⁷=₽

از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل همه به احترام بابا خم شدن
یان(مدیر مدرسه)
یان:اقای جئون خوش اومدین
کوک:مچکرم اقای یان میخواستم دخترم رو ثبت نام کنم
یان:دخترتون؟
کوک:بله مشکلی دارن
یان:ن...نه اقای جئون....خب چشم فقط مادرش کجان
کوک:فکر نمیکنم به شما مربوط باشه کارای مدرسه دخترمو انجام بدین از فردا میاد مدرسه
یان:چشم اقای جئون
کوک:خوبه....خب دیگه ما میرم
یان:بله اقای جئون ممنونم که مدرسه مارو برای درس خوندن دخترتون انتخاب کردین
کوک:خدافظ
نیونا:خدانگهدار
یان:خدانگهدارتون
کوک:خب نیونا بریم فرم مدرستم بگیریم
نیونا:باشه بابایی
کوک:نشستیم تو ماشینو رفتیم فرم مدرسشو کتاباشم گرفتیم تا فردا بره مدرسه
#وانشات
#فیلم
#فیک
#والپیپر